Azita Ghahreman
_______________

Azul-Amarillo, Gunther Grezso, 1969
____________________
آزیتا قهرمان
خنیاگر
سرگردان
در خواب های من
روی گدازه های تمنا راه می روی
با ارغنون ابریت
تا از سنگلاخ روزها گذر کنی
رویاهایم را می پوشی
و پاره ای نور می شوی
شفاف
چنانکه پرندگان در تنت
لانه می سازند
و اسبی آب می نوشد
از گودی گلوگاهت
تو زبانه می کشی
و پوست می اندازد
مار چمیده در جانم
به تو دست می سایم
و نام تازه می گیرد
زنی که ترک می کند
جلد قدیمی اش را
شب را دوباره می ریسد
و ماه مرده را شیر می دهد
کنار من ایستاده است...ه
خنیاگری با ارغنون باران
با شعله زار صدایش...ه
در خواب های من
روی گدازه های تمنا راه می روی
با ارغنون ابریت
تا از سنگلاخ روزها گذر کنی
رویاهایم را می پوشی
و پاره ای نور می شوی
شفاف
چنانکه پرندگان در تنت
لانه می سازند
و اسبی آب می نوشد
از گودی گلوگاهت
تو زبانه می کشی
و پوست می اندازد
مار چمیده در جانم
به تو دست می سایم
و نام تازه می گیرد
زنی که ترک می کند
جلد قدیمی اش را
شب را دوباره می ریسد
و ماه مرده را شیر می دهد
کنار من ایستاده است...ه
خنیاگری با ارغنون باران
با شعله زار صدایش...ه
بهمن 72
________________
______________________________
No comments:
Post a Comment