Sheida Mohammadi

_____________

Kimiko Yoshida
The Red Palestinian Bride, early XX th Century. Self-portrait, 2005
_____________________

شیدا محمدی

تکان خوردنِ خواب در گهواره

گهواراه ی گرمی بودی
که تکانم می دادی
ه ه ه ه ه از
ه ه ه ه ه شرق
ه ه ه هه ه به
ه ه ه ه ه غرب
و من لجوج تر از خواب
ه ه ه خودم
ه ه ه ه را
ه ه ه ه به بیداری می زدم
و تو چشم هایم را سفید می کردی
از انتظارِ کسی که هیچوقت نمی رسید.ه

گهواره ی گرمی بودی
که تکانم می دادی
ه ه ه ه ه ه از
ه ه ه ه ه شمال
ه ه ه هه ه به
ه ه ه ه جنوب
سر گیجه می گرفتند کلمات در سرم
و نامت که هی می پرید از شناسنامه ی من
لک می انداخت در دامنم.ه


گهواره ی گرمی بودی
در چهارگوش ِ حجم های نا آشنا
دُورِ منقل و وافور زنانِ حرمسرا
که عکسِ مرا بی حجاب
کشان کشان می بردند برای فتحعلیشاه
تو
شلیک می کردی سمتِ روسریِ سبز
که گره می خورد در باد
در سینه ی شاه
در شهریورِ همان سال
من سرگیجه می گرفتم در میدانِ اعدام
تو
ه ه حلق آویز
ه ه می شدی
ه ه ه از
ه ه ه بافته ی
ه ه گیسوانِ تُرکی
که تو را به زبانِ آذری صدا می زدند
ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه هه ه ه ه ه ه ه ه " صباح "ه ه ه صباح"ه

___________