Sunday, April 1, 2007

ALI REZA SEYFEDDINI

_____________



Bill Wittliff - La vida brinca

علی رضا سیف الدینی

______________

پرنده چه خواهد شد ؟ه



بهار
پشت پنجره می‌بارد

بر چترهای سبز درختان
و خواب ایمن گنجشکان را
تا انتهای آبی رؤیاها
از اضطراب ویرانی آکنده می‌کند.
ه
در چرخه‌های این شب مغشوش
و ریزش پیاپی باران
این پرسه هراس
به ذهن پرنده می‌پیچد
فردا چه می‌شود؟!
ه
و باغ آفتاب چه خواهد شد؟!
ه
فردا چه می‌شود
و ... این درخت نازک نومید
کاین چنین در بادهای سخت حادثه لرزان‌ست
پرنده
در ارتفاع خشم بهاران
و انفجار ابرهای پر از باران
چگونه خواهد زیست؟!
ه
و ... من که جز این لانه فسرده تاریک
هیچ در زیر پای و پرم نیست
چکار خواهم کرد؟!
ه
آیا پرهای خسته‌ام را باز
در چشمه‌های درخشان نور، خواهم شست؟!
ه
و در طراوت یک روز خوب خورشیدی
شکفته خواهم شد؟!
ه
و ... در باغ‌های بنفش بنفشه ، شراب خواهم خورد؟!
ه
و تا بلند درختان ارغوان
و شاخه‌های شوخ سپیدار
به رقص خواهم خاست؟!
ه
و باز و باز ترانه خواهم خواند
و بانگ خواهم زد
و با تمامی قلبم دوباره دوست خواهم داشت؟!
ه


بهار
پشت پنجره می‌گرید
و ... زن که در انتهای خواب پریش پرنده بیدار است
در گاهواره شب وحشت
به خویش می‌گوید:
ه
در اغتشاش این شب توفان
و ... این باد بی‌کرانه صرصر
... باران بی‌امان
به‌راستی فردا چگونه خواهد بود؟!
ه
و باغ آفتاب چه خواهد شد
پرنده چه خواهد کرد
و من چه خواهم کرد؟!
ه


___________

No comments: