ALI REZA SEYFEDDINI
__________
علیرضا سیف‌الدینی
________________
بگذار نگذرم ازمه
________________
بگذار نگذرم ازمه
بَغ می شوم از صدای تو من به بغبغو باغی بنا می کنم
ازشانه های تومی کشم به آسمان ِ باغم پَر کٌپ کٌپ سفید کٌپ ازسربه سینه تا پا پَر
پَرمی شوی مرا پٌرمی کنی مرا ازپَرهای بالی که خزیده درلای لای آن ها روح ِ خیس ِ ماهیان
ازاین سو تا آن سوی عالم حیرانی ام پٌر بینایی ام خالی دانایی ام بی نا
با بی تو این جهان بی باد با باد یا توفان بگویمت این مه نمی گذرد بگذار نگذرم ازمه
ارواح ِ بیشه هارا که ندیده ای اشباح را ندیده ای ازبال های بی باغ وبی پرنده چه دیده ای ؟ه
سفید را سفید دیده ای بَغ را به سرخ ِمنقار به داد کشیده ای حالا پشت ِ بیشه را نبین
سنگی نکن نباش بگذارنگذرم ازمه
ازشانه های تومی کشم به آسمان ِ باغم پَر کٌپ کٌپ سفید کٌپ ازسربه سینه تا پا پَر
پَرمی شوی مرا پٌرمی کنی مرا ازپَرهای بالی که خزیده درلای لای آن ها روح ِ خیس ِ ماهیان
ازاین سو تا آن سوی عالم حیرانی ام پٌر بینایی ام خالی دانایی ام بی نا
با بی تو این جهان بی باد با باد یا توفان بگویمت این مه نمی گذرد بگذار نگذرم ازمه
ارواح ِ بیشه هارا که ندیده ای اشباح را ندیده ای ازبال های بی باغ وبی پرنده چه دیده ای ؟ه
سفید را سفید دیده ای بَغ را به سرخ ِمنقار به داد کشیده ای حالا پشت ِ بیشه را نبین
سنگی نکن نباش بگذارنگذرم ازمه
_____
No comments:
Post a Comment