Monday, January 1, 2007

Yashar Ahad Saremi

__________


یاشار احد صارمی

ـــــــــــــــ

قصیده‌ی مسافر خاکستری چشم و حاشیه‌ای کمی چروک



در وای نگرانم از آی چرا
چرا شبیه لغزی خیلی سبز پشت شاخه‌های چی؟م
بزنگاه!م

نمی‌دانستم در این سطر باید خیلی مُرد از
چی؟ه

از دوباره بکُش مرا
دوباره در نگرانم از

ها، این خش خش آهی که چکه چکه آهو می‌درد در این سرخی از
نمی‌ترسم از تو ای عشق

ای غایبِ هم پیراهنی که دهانت دوباره‌ی شورانگیز شهر من است در باد.م

کسی که از... پروا داشته باشد از من رفته است
و عشق شیری‌ست پی آهویی تنها در هر روز این دیوارها یواش یواش دوباره دوباره وای وای
در یغمای شیرین طفلکی این دلم.ه


کسی که از... پروا داشته باشد از من رفته است
و خلوت شبانه‌ی چند پرنده در ویرانه‌ی دیوانی تاریک خیلی نگو

یار اینبار ایرانی نمی‌خواند کو شور کو آن رود در سماع از صبح علی الطلوع تا کله ی سحر

کو آن تنبلی کن در آغوشم بیا دنیا آنجا طبقه طبقه برای تو رو به دریا مفت و روشن بخواب گریز پای بی رحم . بوسه بارانت نکنم چه کنم لب هایم بلبل دوباره از فارسی گیجپر می‌زند در چنگ . تنگ بگیرمت در گوشم بگویی یا بگویم ها... بخندی بدرخشد رعد در معجزه، ها دوباره را در تنم بریز بگو ابر ببارد منگ منم که قشنگ می‌میرم آرام در آهسته ی این لب های تگری مگر ندارد بی اگری ای عشق ادای دین می کنم در نمازی که به دره وا می شود می افتم پاپاپاپاپا اینجا چقدر کشته دارد!!! چقدر بال شکسته چقدر عشق گریه می کند در این کبوتری که وای مادرت بمیرد چرا کشتیش مگر این خدا مادر ندارد در چشم های مستی که می کُشد خیلی نزدیک خیلی تاریک خیلی سنگ !ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه


نمی‌ترسم از تو ای عشق
ای غایب هم تنی که همیشه پاورچین پاورچین یواش دور می‌شوی از اینجا از نزدیک

همیشه در بزنگاه!
م



ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ





BALLAD OF GREY EYES TRAVELLER
Video sent by Xuxanov

Yashar AHAD SARAMI


قصیده ی مسافر خاکستری چشم و حاشیه ای کمی چروک
______________


No comments: