Soroor Javan
_____________

__________________
سرور جوان
سرور جوان
شعری برای هیچ کس
گفتم این شعر برای تو
چراغ خاموش شد
خواب در چشم تو بود
و لبهایت بسته
شب سرازیر شده بود در چشمان من
ماه کج شده بود و می ریخت
میان لبهای نیمه بازم
با دهان پر مهتابم
گفتم این شعرها برای هیچ کس.م
خواب در چشم تو بود
و لبهایت بسته
شب سرازیر شده بود در چشمان من
ماه کج شده بود و می ریخت
میان لبهای نیمه بازم
با دهان پر مهتابم
گفتم این شعرها برای هیچ کس.م
____________
1 comment:
وقتی که همین باشد و همین. از زبان همین می ریزد. شاعر این شعر دارد یواش و پنهانی به امضا می رسد. مثل همین.
Post a Comment