Tuesday, July 1, 2008

Ziba Karbassi

____________



Niweman-Half Moon
_______________

زیباهو کرباسی


رقصِ اَتَن





وطن
وطن
وطن که همین جا باشد وطن
وقتی بوی تن تو داشته باشد وطن
مرا از خود نبرید
از خود به هیچ کجا نبرید
وقتی بوی تن معشوق بپیچد و مست کند اتاق
من و یادها و سایه ها تلوتلو چرخی بزنیم درهم و باهم
بمیریم کمی از هم
رقص بی قرار وطن کنیم وطن
و یادهای سرگردانی دوباره بیایند
یادهای تکه تکه از جنون جدایی دوباره بیایند
سرما و بی خانمانی بیاید در این اتاق زیر این سقف
تا مرا ببرد

یادهای پدربزرگ عمو دایی

من و بابا و چرخ و فلک بازی و «شاه گُؤلی» و «باغ گلستان»
ه
گریه های مادر سوگوارم در عصرهای تابستان
هی اینهمه اینهمه اینهمه یادهای سرگردان
مرا از خود نبرید مرا از خود به هیچ کجا
ه ه نه
وقتی بوی شب بو و انار دانه و مادربزرگ و به و ریواس و عمه و زعفران و نارنج
و دایی و نقل نقل می دهد بغلت

شعر بغل جان
باغ باقلوا
تبریز دل

شمس نفسم
وقتی مادربزرگ
ه ه مرده باشد
عمه مرده باشد
دایی هم
و تکه هایی از تو نیز زنده مرده باشند در من
پس چرا بوی زندگی می دهد هنوز سینه ات
نفسم
نگذار ببُرند نفسم را
نگذار ببَرند
مرا نگذار معشوق

مرا از خود نگذار

و سینه ات این دشت اردیبهشت
که سرم سوی آن خم می شود
چه خوب است همین جا بمانم
وطن آغوش
ه ه ه شعرآغوش ه ه ه مادروطن ه ه ه شعروطن ه ه ه معشوق شعر
نگذار مرا ببرند
نگذار مرا از تو به هیچ کجا ببرند.ه






ه *رقص «اَتن» رقص ملی افغانستان است.ه


_____________

No comments: