Sunday, February 1, 2009

Sheida Mohammadi

_______________



شیدا محمدی
_________________



یادگاری دستی در گلوی پائیز

دستانم بوی لیمو می دهند
و پستان هایم
خیس از باران و عطر بوسه اند
از حزن پنجره
چند پائیز سرد گذشت
که زمین پر از ترک پا و
زوزه ی بی جفت گربه است ؟
ه
...
دخترک مشق هایش را در تاریکی می نویسد
و منیژه تقلب هایش را
به پاهای مصنوعی اش نسبت می دهد.
ه
دختر ویلچر را بچرخان
می خواهم عکس یادگاری بگیرم
باران هم که نبارد
ما روی این قاب سفید
فوری می شویم
و سیاه زخم های پدر
به سیاه سرفه های بی بی شبیه می شود.
ه
همهمه های چرخ خیاطی
روزها را زیگزاگ می زند
همیشه از مرز آبان که بگذری
باد به تو خیانت می کند
گوش کن!
ه
دستی در گلوی پائیز خش خش می کند
عکس را برگردان
روی برچسب آن
یادگاری نوشته ام !
ه



پائیز 80 ه
_______


Download

Johannes Brahms, Hungarian Dance No 1. (neverneverland, xpn & love-less)


___

No comments: