Thursday, July 1, 2010

Maryam Es-haghi

_________________


Alvin Booth
___________
مریم اسحاقی



شعری شکسته ام


شعری شکسته ام
لحظه ای پیش از دست شاعر افتادم
هزار پاره شدم.ه

مهم نیست
نه خودفروشی روزهای روسپی
نه فیش حقوقی که به رویاهای جویده جویده ام منگنه می شود
باید کلاهم را بیندازم هوا
که هر کس و ناکس سرزده می آید
و حرف های پریشانم بایگانی نمی شوند.
ه

نفَس کلماتم اگر
ه ه ه ه ه ه در بانک شلوغ
ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه دندان به جگر بگذارند
می توانم به پارکی بازنشسته فکر کنم
و غروب هایی که گوش شیطان کر
ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه هی کش می آیند.ه



_
188 Plays
Jeanne Moreau
La peau L�on

Jeanne Moreau, La Peau Léon.

My favourite Jeanne Moreau song. You can here it on the François Truffaut short film Antoine & Colette
_____________

8 comments:

دمادم said...

موفق باشی مریم خانوم
زیبا بود شعرت با سادگی اش.

مهدی علیزاده said...

درود بانو اسحاقی
شعر با همه سادگی اش چه ژرفناکانه زندگی را قدم زده است
مانا باشید

مهدی علیزاده said...

درود بانو اسحاقی
شعر با همه سادگی اش چه ژرفناکانه زندگی را قدم زده است
مانا باشید

عاطفه صرفه جو said...

شعر زیبایی بود مریم جان . استفاده از فرهنگ شفاهی (کلاه بالا انداختن ...گوش شیطان کر ) خوب نشسته بود در شعر. و پارک بازنشسته هم ترکیب و تصویر بدیعی بود.

Unknown said...

انگار
سياهي اي پيچ در پيچ
و نامتناهي
مرا در خود مي بلعد
گيج و مات
پيش مي روم
در انتها
با شعري زيبا
به روشنايي مي رسم

مهتاب کرانشه said...

وقتی شعری زیباست باید گفت !این کلمات به دلم نشست
مرسی

مسعود said...

خسته نباشي خانم دكتر
جالبه كه كاراتون روزبه‌روز بهتر مي‌شه. هم شعر هم داستان

م.نهانی said...

درود.
زیبا سروده اید.
تصویر و معنا همراه هم اند در لحظه ی شاعرانهی شعرتان.
مانا باشید.