Friday, April 1, 2011

Massumeh Ziai

____________________

Jef Aérosol - Lisbon 2007 - Amalia Rodrigues
________________________

معصومه ضیائی

فادو *ه

1

شب‌ها
اندوهم را
به آتش می‌دادم
بی خانه‌ و بستری
برای آرمیدن
شعله‌ها به ماه ‌رسیدند
زبانه‌های دلش را
هر شب می‌بینم

2

چیزی در این آواز هست
چیزی از روشنایی باران و
سرمای خانه‌به‌دوشی
پرندگانی تشنه
در گودی این چشم‌هاست
اندوه دیرسال و
دل تنگ!
ه


3


سرما و یخبندان
از راه می‌رسد
بر پوست آهو و دل کبوتر
برف می‌نشیند
تنها یادها
زنده نگاه می‌دارند مرا
تنها عشق
مرگ را
از زندگی می‌گیرد


4


به آفتاب اعتمادی نیست
شب را می‌پوشم
می‌پوشاند
من و اندوهم را


5


فرومی‌روم
در شب
در تاریکی
گاه می‌درخشم
در شعله‌ای
تا ترانه‌ای باشم
در تنهایی‌ات


6


روزی صدایم را می‌شنوی
آوازهایم را
زمزمه می‌کنی
دلتنگ من می‌شوی
به جستجویم می‌آیی





ه*فادو (Fado) ه

نوعی موسیقی پرتقالی به شکل ترانه‌خوانی و دکلمه با عناصری قوی از موسیقی عربی که بیشتر از عشق‌های ناکام و نابسامانی‌های اجتماعی زمان‌های گذشته و آرزوی روزهای بهتر حکایت می‌کند و بیانگر بخشی از حافظه‌ی اجتماعی مردم پرتقال است . این موسیقی غمناک که در سده‌های پیشین در کافه‌های محله‌های فقیرنشین شهرهای لیسبون و کواِمبرا شکل گرفته است، امروز در تالارهای معتبر موسیقی پرتقال و جهان اجرا می‌شود و هنرمندان بزرگی نماینده‌ی آنند .ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه هه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه

_____________________________


__

No comments: