Friday, July 1, 2011

Nosrato lah Masoudi

________________



نصرت الله مسعودی
__________________

غربت ِعاشقانه ها

ه- ولگ با اين ريش سفيد گريه مي كني؟!ه
ه- آخرناخدا، هي شانزده سالگي وُ موي بافته بارِ دلُم مي كنه
وَ كاش تركش!
ه
كه مدام موج هاي كارون وُ صداي تاجيكو *ه
مي پاشونه روي اين دل
وبا اون پاهاي كشيده وُ و اويلاي كفش
چه شيطنت ها كه نمي كنه بغل ِاين گوش
ه- اِند ِبدبختي ول كن، سري بزن به دبي !ه
ه- مو جغرافياي جهانو
توی اين لاين اهواز گم كِردُ م
و با اون پرواز آخري كه خطش
نورِ چشامو پي كش ِ خودش كرد
ديگه نه كف هاي كارونو مي بينُم
و نه هيچ مي شنُفُم!
ه


ه* تاجيك: خواننده خوزستانی كه ترانه ی كارون او بسار مشهور بود


2

خراب تر ازعاشقانی
كه با گل هاي نيامده مي آيند،
ه
در رنگ ِروبانت
كه هميشه حاشيه نشين ِآن لب بود،
ه
خيره مانده ام.ه
ما ازاين دست
به جهان ِخيره گيرداده ايم وُ
بريخه ي ِآن اُرمك ونسيم ِكارون می وزيم.
ه
با اين شمشيربسته از رو
بي تعارف بگويم خداي من
كه پاي عشق در ميان ست!
ه

3


و يقين كه خيس خواهي گذشت
ببين! اين چشمان ِلعنت زده، با باران باريده اند وُ
به بی خوابی زل زدن را
مثل ِلعنت از دهان تو دوست دارند.
ه
شهرزاد ِهميشه خاموش كه به فهم ِ دهانت نرسيدم تا
لبانم چنين عزا بگيرند،
ه
مگرچند هزار وُ يك شب بايد بگذرد
تا بر ماتی ِاين دهان تفسيری تازه بنويسی؟
ه
قسم به آن پلك وُ شرجی های هميشه وَ گيرِ بی پيرِآن پيراهن
كه همچنان، به بی خوابی زل زدن را
مثل لعنت از دهان تو
دوست می دارم!
ه

4

و تنها تو خواستي
كه رو به روی اين هرگز
هميشه يك پای سرگردانی باشم.ه
نه نگو!
ه
قسم به بادهايی كه بي عطرموی تو برباد رفته اند
ديروز بادها را می ديدم كه خار به سينه می زنند
و تنهايی را می ديدم كه
به اندازه ی استوديوم ويمبلی
در دقيقه ی نود شلوغ می كرد.
ه
تنها تو خواستی
وَ اين خط ِهرگز
چه شباهتی به پريدن ِ" نه "
ه
ازدهان تو پيدا كرده است!
ه


آخرين بازنويسي
خرداد نود


_______________

No comments: