Saturday, October 1, 2011

Mohammad Bagher Kolahi Ahari

_________________


Chris Friel, Land
___________________
محمد باقر کلاهی

نیاز

مرتبه هایی به کمال هست؛ کارهایی واقعی
وظایف شاقی هست بر عهده ما که بر کوه ندبه کنیم.
ه
بر یاد بگرییم؛ در جائی بگنجیم به اندازه کوتاهی آرزو
خدایا من خواب می خواهم ؛ اختر می خواهم؛ صحرایی می خواهم پر از آهو ها !
ه
جویباری از ماهی های زنده میخواهم و تبسمی به اندازه کودکان
چوبی می خواهم ؛ اسبی می خواهم و نشانه ای
بامداد را میخواهم ؛ کاهدان را می خواهم ؛ کاکل خروس را
و لگام جبرئیل را می خواهم
خدایا مرا به منزلت کاهو ها برسان
به سبزی شبدرهاو هبوط سیب در باغ !
ه
د رعلف های خیس می خواهم سقوط در باران ها بکنم
حضور د رنو رها بکنم
و کاه زرد بخورم
با طوطی برابر باشم و تاج خروس مرا بخواهد به آیین برادری!
ه
روح می خواهم خدایا ؛ ستاره می خواهم؛ بادبان کشتی می خواهم
خدایا می خواهم در گلستان بنشینم
و ریشه های کاج مرا بکاوند ؛ درست مثل خوابی عمیق...ه

______________________

1 comment:

Zohreh Khaleghi said...

حالاکه کلاهی باسهراب محشورشده بگذار رازی را باشمافاش کنم.شاعرهمه ی این هارا که نیازدارد پیش تر به دست اورده ودرشعرش به مابخشیده است،اورادست کم نگیرید.کلاهی اهری شاعررندماست که حتا زبانش راهم اندکی پس می کشد تا همه ی خودرا یک جا رونکند.اوفریادیبلندیدرگلودارد