Fariba Sedighim
______________
Jacques-André Boiffard - Fontaine, 1929
____________
فریبا صدیقیم
اگر این خوابهای هولناک بگذارند
و حافظه و یادها به من خیانت کنند
دیگر مجبور نیستم
لابلای صفی که از خیابان میگذرد
شاهد تششیع جنازهی خودم باشم
*
دروغ گفته بودند که بازی برد و باخت دارد
قلبهایمان را وسط گذاشتیم
قاب انداختیم
و هر دو باختیم
**
مثل خوابهایمان
همیشه کفشهایمان را گم میکنیم
و جورابهایمان را هم
و باور نمیکنیم
که ما خود گم میشویم روزی
برای جورابها و کفشهایمان
***
مثل مزهی شیر ولرم
فراموش میشوی در اشتهایم
حبابها که رویت را بپوشانند
دورت ریختهام
**
همیشه برای تعقیب کننده دیواری هست
که پشت آن
پنهان شود
اما برای تعقیب شونده زمین
تلهای است
بزرگ
بی هیچ
دیواری
___
No comments:
Post a Comment